بيائيد از اين لحظه هر كاري كه مي توانيم براي كاهش تصادف انجام دهيم. رانندگي تعيين كننده ترين لحظات زندگي است ، در اين لحظات به هوش و متمركز باشيم. هيچگاه و تحت هيچ اجباري وقتي خواب آلود يا عصباني هستيم رانندگي نكنيم. با افزايش آگاهي خود و اطرافيان مي توانيم گام هاي موثري در كاهش تصادف هاي خانمانسوز برداريم.

قلب های طلایی 3

قلب های طلایی روحی فرا خود دارند. روح آنان در جسم خویش خلاصه نشده و محبوس این زندان کوچک نمی گردد. اساساً به همین دلیل است که شادی دیگران، آنان را شاد می کند و آزردگی دیگران سبب آزردگی آنان می شود.
قلب های طلایی در هر حال نسبت به کیفیت زندگی عموم مردم علاقمند بوده و خود را مسئول می دانند. به موفقیت دیگری می بالند چرا که دیگران را نسخه ای دیگر از خود می دانند و می بینند. حقیقت نیز همین است، روحی واحد در اجسام متفاوتِ ما دمیده شده، روحی واحد ...
همه ی ما همنوعیم، همه، موجوداتی متعالی هستیم که ایزد یکتا از روح خود در وجود ما دمیده و بالاخره همه از آدم و حوائیم یعنی از پدربزرگ و مادر بزرگی واحد برخورداریم!
ببینید چقدر ما با هم نزدیکیم حال آنکه چقدر از هم دور افتاده ایم و این دوری چقدر رنج و سختی در پی داشته است.
همه ی انسان های روی کره ی زمین باهم خویشاوندند وقتی ما از پدر و مادری واحد برخورداریم نسبت به یکدیگر یا برادریم یا خواهر، وقتی پدربزرگ و مادربزرگی واحد داشته باشیم این نسبت باز نام دارد پسرعمو، دخترخاله و ...
حال وقتی که بزرگترین پدربزرگ و مادربزرگ ما یکی می باشند این نسبت چه نام دارد؟
و مهم تر از همه وقتی روحی یکسان بر اجسام بی ارزش ما دمیده چه؟؟

بیایید براین نسبت نامی تعیین کنیم؟!
و از این پس در صورت لزوم با آن نام همدیگر را بخوانیم ...
بیایید به خاطر آوریم همه باهم خویشاوندیم، خویشاوندانی بسیار نزدیک و والاتر از آن، به خاطر آوریم که روحی واحد و متعالی در جسم های ما دمیده، در عین کثرت همه یکی هستیم، پس یکی شویم و باشیم.
بیایید از این لحظه با فکری محبت آمیزتر یکدیگر را ببینیم و بخوانیم. بیایید اشتباهات یکدیگر را فراموش کنیم.
بیایید به همدیگر کمک کنیم، فاصله ها را بشکنیم، دیگر بس است، بیایید از تنهایی بدر آییم.

همه ما مردم جهان یکی هستیم، یکی و فقط یکی و آن هم نماینده ی خدا در زمین ...
بیایید رنگ زیبای یکرنگی خودمان را بنمایانیم. آنگاه دیگر هیچ یک تنها نیستیم چرا که می دانیم میلیاردها برادر و خواهر داریم.
به خاطر دارم روزی که در کوپه ی قطار با چند نفر همسفر بودم. آقایی که بعداً فهمیدم پسرحاجی است با قدی کوتاه ولی چاق و چله که کارخانه دومشان را در شهری خارج از محل سکونت اداره می کرد موبایلش مرتباً از ابتدای سفر تا انتها به صدا در می آمد و او پس از دوبار "الو گفتن" می خندید و می گفت "صدا نمی آید اینهم شد موبایل". بعضی مواقع هم اصلاً جواب نمی داد. درحالی که خود را به نادانی محض زده بودم از او پرسیدم همه ی موبایل ها اینطورند؟ پاسخ داد: "نه این گوشی خراب است. صدا نمی رود" و باز زنگ آن به صدا درمی آمد... گویا به عقل ناقص اش نمی رسید که آن را خاموش کند تا هم صدای زنگ و هم صدای فریادش بقیه را اذیت نکند. بعدی هم جوانی بود کم حرف که مقابلم نشسته بود، در چند لحظه ای که آقای موبایلی برخاست و به راهروی قطار رفت با خنده ای تلخ گفت: (با نگاه اشاره ای به موبایل که روی صندلی بود) "این دکور است"
دو آقای میانسال هم همسفرهای دیگر بودند که باهم دوست بودند، اولی اندامی بسیار لاغر، موهای کم پشت و سفید و چهره ای شکسته داشت، شلوار و پیراهن رنگ و رو رفته ولی تمیزی به تن داشت. سیمایش خبر از رنج و زحمتهای زندگی اش می داد. دوستش نیز کمی مسن تر، خیلی متشخص و منظم پوشیده و باهم به صحبت مشغول بودند (اولی الف، دومی ب)
آقای الف، به تدریج سرصحبت را با آقای موبایلی بازکرد کم کم آشنا درآمدند. آقای الف با برادر او دوست بود. صحبت های آقای الف خیلی به دل می نشست. بگذریم قدری بعد که آقای موبایلی بیرون از کوپه رفت، آقای الف به آقای ب داستان زندگی موبایلی را تعریف کرد و اینکه با او آشنا هستند. آقای ب با صدایی از قلب خویش گفت: "خوب است آدم هر شهری یک آشنایی داشته باشد بالاخره اگر مشکلی پیش آمد ...." اینجا بود که آه از نهادم برخاست برای چند ثانیه احساس کردم بین استخوان هایم و اطرافشان فاصله ایجاد شد. وجود یک آشنا در یک شهر چقدر برای ما مهم و آرامش بخش است در حالی که همه ی ما باهم نزدیکتر از آشناییم ولی افسوس که فراموشمان شده....
بیایید قصه ی آشنایی هایمان را به خاطر آوریم.
نمی دانم نام خویشاوندیمان را تعیین نمودید یا نه؟
چه نامی انتخاب کردید؟
عمو زاده یا خاله زاده؟
یا حتی بهتر از آن برادر یا خواهر
یا بهتر از همه :
همنوع
یا بهترین و برازنده ترین :
همروح
آری
همروح
آن لحظه که همنوع خود را درست ببینیم و درک کنیم دیگر تنها نیستیم، هریک از ما میلیون ها خواهر و میلیون ها برادر داریم، میلیون ها مادر و میلیون ها پدر و میلیون ها فرزند .... و بالاخره میلیاردها دوست، دوست و دوست داریم.

 

 

 

آمار بازدید

627492
امروز
دیروز
بازدید کل
119
406
627492