جملات کلیدی مصاحبه درخصوص کارآفرینی

 

  • حمايت (از صنعت) هم وقتي مفهوم و موضوعيت پيدا مي ‌كند كه روشي سيستماتيك و برنامه‌ مند و مستمر براي حمايت از يك صنعت وجود داشته باشد.
  • شايد يکي از ريشه ‌اي ‌ترين موانع کار ما (صنعت نرم افزار) همين عدم عضويت ما در قانون کپي‌رايت جهاني است.
  • البته در محدوده ‌ي داخل كشور قانون کپي‌رايت وجود دارد. يعني اگر کسي نرم‌ افزار ما را کپي کند ما مي‌توانيم از خودمان دفاع کنيم.
  • اين عادت ما (کپی غیر مجاز نرم افزارهای خارجی) يک فرهنگي ايجاد کرده که ما در قبال نرم‌ افزار پول نپردازيم و گاهاً نيز در پي كپي نرم‌افزارهاي داخلي باشيم.
  • يکي ديگر از مشکلات ما ملموس نبودن محصول توليدي ما (نرم افزار) است، که اين خودش کار ارزش گذاري روي محصول و سرمايه ‌گذاري يا هزينه نمودن در آن را براي متقاضي و خريدار سخت مي کند.
  • صنعت IT مملو از نيروي جوان است که اين به نظر من مي‌ تواند هم حسن باشد، هم باعث اشکال شود، به اين صورت که براي نيروهاي جوان بايد الگوهايي مناسب وجود داشته باشد تا بتوانند از آنها در باب اخلاق حرفه ‌اي چيزي ياد بگيرند.
  • يکي از مشکلات اصلي صنعت ما همين عدم رعايت اخلاق حرفه ‌اي است.
  • جوان ‌هاي ما همه آدم ‌هاي خوبي هستند و مي ‌خواهند که درست و اصولي کار کنند ولي تا وقتي که در اين زمينه آموزش صحيح داده نشوند ممکن است که با الگوهاي نادرستي مواجه شوند كه البته اين آموزش مي ‌بايست علاوه بر جنبه‌ي نظري، بصورت عملي از سوي پيشكسوتان ارائه شود.
  • کار تيمي را به ما از ابتدا ياد ندادند و به نظرم، هم از طرف خانواده ‌ها و هم مدرسه ‌ها و دانشگاه‌ ها بايد روي اين مسئله کار بشود.
  • عدم رعايت اخلاق حرفه‌اي سبب متلاشي شدن تيمي شده كه مي ‌توانسته ‌اند بسيار موفق بوده و منشأ كارهاي بزرگي شوند.
  • جهل از قوانين و عدم پايبندي به اصول اخلاقي در كار، باعث تباهي ‌هاي بسيار شده است.
  • اجازه بديد از اين فرصت استفاده كنم و پيشنهاد تدريس اخلاق حرفه اي را بعنوان درس الزامي در دانشگاه خودمان مطرح كنم.
  • درصورت استقرار اخلاق حرفه ‌اي، فضاي كسب و كارها ثبات پيدا مي ‌كند، گروه ‌هاي كاري قوي تشكيل مي ‌شود، رشد و بالندگي در علم و فناوري محقق مي‌­شود، بهره ‌وري افزايش مي ‌يابد، از وقوع بسياري از اعمال مجرمانه پيش‌گيري مي ‌شود، تصويري قابل اعتماد از مجموعه نزد مخاطبان ايجاد مي‌ شود و ده ‌ها مزيت ديگر…
  • کسي که مي ‌خواهد در يک تيم كاري قرار بگيرد، مي بايست معتقد به راستي و درستي باشد، تعهدپذير و امانت دار باشد.
  • در کار تيمي “من” مطرح نيست و”ما” اهميت دارد، اگر اين نگاه وجود داشته باشد من اعتقاد دارم خدا خودش کمک مي‌کند.
  • وقتي دانشجوها ديدند که يک بزرگتر از خود که 10سال پيش فارغ التحصيل شده آمده اينجا و بدون هيچ چشم‌داشتي وقت گذاشته است، خب آنها هم الگو گرفته اند، هيچ موعظه‌ اي مؤثرتر از عمل نيست.
  • اگر روزي من الگوي بدي باشم آن روز، روز ورشکستگي من خواهد بود.
  • اساتيد به عنوان نزديك‌ترين الگوهاي دانشجويان نقش مهمي را در آينده ي آنان ايفا مي ‌كنند.
  • حس مسئوليت عده ‌اي به اسم کارآفرين در قبال افزايش کيفي زندگي عموم مردم، خلاقيت و نوآوري را به وجود مي ‌آورد. اين کارآفريني از ابتداي خلقت بشر هم بوده.
  • من اعتقاد دارم کارآفريني يک فرآيند است، اتفاق نيست. خانواده‌ ها بايد به اين موضوع توجه کنند، اينکه ما يک رشته‌ي دانشگاهي راه بياندازيم کافي نيست، کارآفريني در واقع يک حس مسئولانه‌ي متعالي است که در وجود و ذات بعضي­‌ها هست و به مرور تقويت مي ‌شود.
  • كارآفريني ابعاد ارزشمندتر ديگري نيز دارد که موجب امنيت رواني جامعه، ترغيب نوآوري و بارور شدن خلاقيت و توزيع مناسب درآمد در ميان مردم مي ‌شود و افزايش رفاه اجتماعي را تضمين مي ‌کند.
  • من فکر مي ‌کنم که در زندگي دو تا راه بيشتر نداريم که يکي راستي و درستي و نوع‌دوستي است و راه ديگر دقيقاً برعکس اين است.
  • کارآفريني به هر بهايي نبايد انجام بشود، کارآفريني بايد در چارچوب اصول اخلاقي اجرا شود.
  • کارآفرين در مواجهه با مشکل دنبال راه حل است نه صرفاً مدارا کردن! کارآفرين سعي در حل مشکل دارد.
  • انگيزه هاي مالي براي كارآفرين به نظر من يا اصلاً وجود ندارد يا اينکه در اولويت ‌هاي پايين قرار دارد، آن هم براي استفاده‌ي ابزاري از آن درآمد براي کمک به توسعه‌ي کسب‌ وکار و پيشبرد اهدافش است.
  • روحيه ي کارآفرين اين نيست که دنبال تکريم و تشويق باشد، پس اجازه بدهند او کارش را انجام بدهد.
  • اما ضمن حمايت هاي قانوني از كارآفرين، فکر مي­کنم بايد زيرساخت نيروي انساني لازم را ايجاد کنيم يعني بايد برنامه­ريزي بشود که خانواده­ها و نهادهاي مسئول از دوران مدرسه شروع کنند بچه ها را آموزش بدهند که آن ها از همان بچگي نسبت به جامعه‌ي خود احساس مسئوليت کنند که وقتي در محيط تيمي واقع مي شوند بتوانند درست کار کنند، يا وقتي در سازماني مشغول مي شوند و كارآفريني به آنها مراجعه مي كند كارشكني نكنند.
  • در نهايت يك فرهنگ و تعهدي در بين همه ايجاد شود تا براي پيشرفت جامعه و كشورمان تلاش كنيم، اين ايجاد شود خيلي مشكلات برطرف مي شود.
  • يكي از آزاردهنده‌ ترين مشكلات اين است که در سازمان ‌ها و وزارت خانه ‌ها يک نگاه از بالا به پايين نسبت به فعالان و مديران بخش خصوصي وجود دارد، اين را بايد فرهنگ سازي کرد که بخش خصوصي و دولت دو دسته­‌ي يک آچار هستند که بايد به هم کمک کنند تا جامعه رشد کند.
  • فضاي کسب و کار ما در بخش خصوصي يک راهي را مي ‌رود و مديريت کسب و کار در دولت يک راه ديگر که دقيقاًً مثل بحث صنعت و دانشگاه است.
  • اگر به يک شکل مناسبي اين بودجه‌­ها را به داخل صنعت تزريق مي‌کرديم و حمايت مي ‌کرديم شما فکر نمي کنيد که متخصصين و دانشگاهي‌ ها خودشان رغبت پيدا مي ‌کردند که بدنبال رفع مشكلات صنعت برآيند و از صنعت پروژه بگيرند؟ و اساساً اين ميل زياد جوانان به جذب شدن به هيئت علمي کمتر مي ‌شد؟
  • اين كه نمي ‌شود در مملكت يك عده درس بخوانند يك عده هم درس بدهند.
  • چه ايرادي دارد که مديران پاكدامن و دلسوز شرکت ‌هاي خصوصي را به عنوان وزير، معاون و مشاور وزير وزارت‌خانه­‌هاي صنعت، نيرو، مخابرات، كار و غيره انتخاب کنيم؟
  • موفقيت، زندگي مسئولانه تا آخر عمر در کمال راستي و درستي و در نهايت تلاش است.
  • رعايت اصول اخلاقي را در پيچ ‌هاي سخت زندگي موفقيت مي‌ دانم.
  • خيلي نبايد به نتايج وابسته باشيم، رسالت ما اين است که تلاش خودمان را انجام بدهيم. دانشجوها و فارغ التحصيلان بايد خيلي اميدوار باشند، مثبت باشند.
  • مشکل در اين است که ما در آرمان هايمان دچار ترديد مي شويم و لازم است که دوباره آرمان ها را مرور کنيم.
  • فراموش نكنيم كه تحصيلات و دانش، مسئوليت اجتماعي ايجاد مي كند.
  • اگر مي خواهند کار تيمي بکنند بايد مهارت هاي آن را قبلاً کسب کنند و حتماً اول يک رهبر و فرمانده‌ي شايسته را مشخص کنند و به او اعتماد داشته باشند.
  • موفقيت اين است که صادقانه تلاش کني.
  • تلاش صادقانه، خود بهترين نتيجه است.
  • ما تحصيل کرده ها در جامعه الگو هستيم پس بايد سعي کنيم الگوي خوبي باشيم و رسالت خودمان را پيش ببريم.

 

 

 

آمار بازدید

627507
امروز
دیروز
بازدید کل
134
406
627507