بيائيد از اين لحظه هر كاري كه مي توانيم براي كاهش تصادف انجام دهيم. رانندگي تعيين كننده ترين لحظات زندگي است ، در اين لحظات به هوش و متمركز باشيم. هيچگاه و تحت هيچ اجباري وقتي خواب آلود يا عصباني هستيم رانندگي نكنيم. با افزايش آگاهي خود و اطرافيان مي توانيم گام هاي موثري در كاهش تصادف هاي خانمانسوز برداريم.

قلب های طلایی 8

قلب های طلایی به زندگی دیگران مانند زندگی خود علاقمندند.
قلب های طلایی در هر شرایط و وضعیتی خود را موظف به دادن سرویس های عاطفی و اقتصادی به همنوعان خود می دانند . تنگی ها و تنگناهای زندگی سبب عدم وظیفه شناسی در آنان نمی شود.
قلب های طلایی، اولین هدفشان در تمام اوقات، مفید بودن برای تمام كسانی است كه در آن اوقات با آنهایند و دائم در این اندیشه اند كه چگونه می توان به همنوع خدمت كرد چه در میهمانی، چه در خیابان و چه در ...
آدم كوچولوها دائم در فكر گرفتن اند در هر جایی و در هر جمعی ...
قلب های طلایی روحی فرا خود دارند و محدود به جسم و مشكلات خود نمی شوند. عده ی بسیاری با دیدن مشكلات همنوع خویش، شروع به شكرگزاری می كنند (البته اگر اهل سپاس باشند) و از اینكه خود ، چنان نابسامانی یا مشكلی ندارند شاكر می شوند اما قلب های طلایی با دیدن مشكلات همنوع خویش، اندوهگین می شوند و آنان در چنین لحظاتی شكر نمی گویند بلكه سعی در حل مشكل همنوع خود می نمایند و اگر كاری از آنان ساخته نیست اندوهگین تر می شوند و دعا می كنند. خدا را به صرف اینكه خود، این مشكل را ندارند شكر نمی گویند چون مشكل همنوع هم برای آنان مشكل است. آنان در این مواقع برای همنوع خویش دعا می كنند نه شكرگزاری به وضعیت خود.
البته قلب های طلایی بندگانی شكرگزارند اما نه شكرگزاری با این انگیزه (نداشتن مشكلی كه در دیگری مشاهده می كنند). آری قلب های طلایی با دیدن انسان دردمند، درد می كشند آنان روحی فراخود دارند.
روح ما با یكدیگر ارتباط و پیوند دارد. آن جدایی كه احساس می كنیم فقط توهمی است كه توسط خواسته های نفس ما بوجود آمده است. پیوستن و یكی شدن قلب ها و ذهن ها و در نهایت، احساس یگانگی با یكدیگر، مخالف خواسته های نفس است. روحی واحد بر ما اشراف دارد و روح ما با یكدیگر در ارتباط و اتصال است. تهاجم و آسیب رساندن به دیگری یعنی آسیب رساندن به خود. به همین دلیل است كه آدم كوچولوها فاقد آرامش روح و روانند چرا كه در مسیر تعقیب اهداف دنیوی و گاهاً شوم، باعث مزاحمت و ناراحتی همنوع می شوند. آنان فقط خویش را می بینند و مطامع خویش را، لذا در این مسیر مسلماً مرتكب نادرستی و آزار همنوع می شوند و وقتی روح دیگران آسیب می بیند در حقیقت روح خود را می آزارند. از اینروی، آدم كوچولوها حتی در صورت تسخیر اهداف خود باز هم فاقد آرامش اند. دلیل دیگر این است كه به اعتقاد من، آدم كوچولوها در كوچولوترین شكل خود، بازهم ذاتاً خوبند و عدم آرامش در وجود آنها نتیجه ی این است كه آنان دائم با ذات خوب خود در جدالند و این جدال همیشگی، نتیجه ای جز درونی آشفته ندارد.
و با این رویكرد، اگر بتوان آدم كوچولویی یافت كه از آرامش روح و روان و وجدانی آسوده برخوردار باشد می توان گفت كه او ذات خوب خود را كاملاً كنار زده چرا كه مادامی كه ذره ای از آن باقی باشد این جدال وجود خواهد داشت. اما آیا می توان چنین آدم كوچولویی یافت؟ هرگز! بلكه بدتر، هرچه كوچولوتر باشد از روانی آشفته تر و وجدانی معذب تر برخوردار است كه این در نتیجه ی جدالی جدی تر و شدیدتر است. بهمین دلیل است كه نقاطی از قلب های آدم كوچولوها، بالاخره، طلایی باقی می ماند!!!

آمار بازدید

627383
امروز
دیروز
بازدید کل
10
406
627383