بيائيد از اين لحظه هر كاري كه مي توانيم براي كاهش تصادف انجام دهيم. رانندگي تعيين كننده ترين لحظات زندگي است ، در اين لحظات به هوش و متمركز باشيم. هيچگاه و تحت هيچ اجباري وقتي خواب آلود يا عصباني هستيم رانندگي نكنيم. با افزايش آگاهي خود و اطرافيان مي توانيم گام هاي موثري در كاهش تصادف هاي خانمانسوز برداريم.

آيا خلاقيت فقط در افراد ويژه ای چون مخترعين يا هنرمندان يافت می شود؟ (به قلم زنده یاد استاد دکتر آروندی)

 آيا خلاقيت فقط در افراد ويژه ای چون مخترعين يا هنرمندان يافت می شود؟ 


بیشتر (اگر نگوییم همه) مردم به انحای گوناگون خلاق هستند. تفاوت افراد خلاق با غیر آنان در آنست كه برخی افراد برمبنای ایده های خود عمل می كنند و برخی دیگر از آن صرف نظر می كنند. مخترعین و هنرمندان ایده های خود را به اجرا در می آورند. چه تعداد افراد تاكنون با خود گفته اند: "من باید آن را انجام می دادم" پاسخ آنست كه : "خوب، چرا انجام ندادی؟" یا "دیگر خیلی دیر شده ... یك نفر دیگر قبلاً این به فكرش رسیده."
اصل هدف از آموزش و پرورش خلاقیت همین است ... : تقویت توان فرد به نحوی كه بتواند ایده های نو را ایجاد كرده و آنهارا به كار گیرد.
و در اینجاست كه در می یابیم خلاقیت مانند دیگر مهارت ها می تواند رشد یابد. افراد اغلب می پندارند كه خلاق نیستند. اگر دقت كرده باشید اغلب در قضاوت روی مهارت های خود ،افراد بر مبنای كارهایی كه نمی توانند به خوبی از عهده آن برآیند، نظر می دهند. به عنوان مثال می گویند :"من نقاش بدی هستم." اما این به آن معنا نیست كه من نمی توانم مانند یك نقاش،خلاق باشم، حتی اگر كارهای بدی هم عرضه كنم. نقاش بد بودن به معنای كمبود خلاقیت نیست.
خلاقیت عبارتست از توانایی ایجاد راه حل های بدیع در مسایل یا موقعیت های دشوار، در حد توان انسان. برخی افراد این شجاعت را دارند كه قدرت خلاقیت خود را بیش از دیگران ابراز كنند و حتی ممكن است بر اثر این رفتار خود پاداش و پاسخ مناسبی هم دریافت كنند. هنرمندان علاوه بر امكان ابراز خلاقیت در اشكال معمولی، توانایی های دیگری نیز دارند. مهارت هایی از قبیل هماهنگی مناسب حركات دست و چشم و دیگر توانایی ها كه آنها را قادر می سازد خلاقیت خود را به نحو احسن بروز دهند. به همین ترتیب، ورزشكاران، معلمین، دانشمندان و مكانیك های اتومبیل دارای مجموعه های ویژه ای از مهارت ها هستند كه آنها را قادر می سازد ایده های خلاقانه ی خود را به راحتی ابراز كنند.
در اكثر جوامع معمولاً عادت بر آنست كه توانایی های عمومی انسان از قبیل خلاقیت را به گروه های ویژه ای از جامعه نسبت می دهند (هنرمندان، آهنگ سازان و آرشیتكت ها). این بینش سبب می شود دیگر گروه ها كمتر خود را خلاق بدانند. این طرز نگرش بیشتر ریشه در بینش های غربی دارد و باید بر آن غلبه نمود.
بعضی افراد در زمینه های خاصی دارای استعدادهای شگرفی هستند كه به عنوان "خلاقه" شناخته شده است. وقتی این استعدادهای خلاقه با فعالیت و استقامت كافی تركیب می شود تا كار استادانه ای ارائه شود، فرد به عنوان خلاق شناخته می شود. به نظر می رسد مخترعین بهتر قادر باشند خلاقیت خود را به عمل درآورند در حالی كه هنرمندان در ابراز خلاقیت های خود موفق تر باشند.
به هر حال، راه های بسیاری برای خلاق بودن وجود دارد. با تشخیص استعدادهای منحصر به فرد خویش و كسب مهارت در آنها، هركدام از ما می توانیم خلاق باشیم. این به آن معنی نیست كه بلافاصله همه افراد خلاقیت ما را تایید كنند بلكه به این ترتیب با ادامه ی یك زندگی خلاق، از این نظر راضی تر خواهیم بود.
بنابراین به جرأت می توان گفت خلاقیت در وجود همه یافت می شود و استعدادهای خلاقه را می توان با آموزش رشد داد.

هرگونه کپی برداری از مطالب فوق، بدون ذکر نام مؤلف و سایت، غیر مجاز است و پیگرد قانونی دارد.

 

آمار بازدید

628756
امروز
دیروز
بازدید کل
115
209
628756